عن مولانا الإمام الحسن المجتبى علیه السلام، أنه قال
لوْ اَنَّ النّاسَ سَمِعوا قَوْلَ اللّه ِ عَزَّوَجَلَّ وَ رَسولِهِ
لاََعْطَتْهُمُ السَّماءُ قَطْرَها
و الاَْرْضُ بَرَکَـتَها
و لَمَا اخْتَلَفَ فى هذِهِ الاُْمَّةِ سَیْفانِ
و لاََکَلوها خَضْراءَ خَضِرَةً اِلى یَوْمِ القیامَةِ
اگر مردم سخن خدا و پیامبرش را مى شنیدند
آسمان بارانش را
و زمین برکتش را به آنان مى بخشید
و هرگز در این امّت، اختلاف و زدوخورد پیش نمى آمد
و همه از نعمت سر سبز دنیا تا روز قیامت برخوردار مى شدند
الأمالی للطوسی، ص٥٦٦
امیرالمومنین علی علیه السلام
چهار چیز برای چهارمقصد دیگر آفریده شده اند
1 مال برای خرج کردن در احتیاجات زندگی نه برای نگهداری
2 علم برای عمل کردن به آن نه جدال و کشمکش و بحث
3 : انسان برای بندگی و اطاعت از خدا نه خوشگذرانی و معصیت
4 دنیا برای جمع آوری توشه آخرت نه غفلت از آخرت و آباد ساختن دنیا
نصایح صفحه۱۷۹
قضاوت های حضرت امیر علیه السلام و گفتارهای حکیمانه وی کرامت های عظیمی شمرده می شوند، بطوری که هم اکنون نیز با این همه پیشرفت بشر در عرصه های مختلف از تیزبینی بسیار وسیع او و الهامات غیبی وی حکایت می کنند.
به نمونه ای از آنها توجه کنید
مرحوم «مقدس اردبیلی» در «حدیقه الشیعه» آورده است: در زمان معاویه خنثائی که آلت مردانگی و زنانگی هر دو را داشت، سؤال از تکلیف خود نمود که چه کند؟ حکم مرد را دارد یا زن؟ سر بپوشاند یا برهنه باشد؟ با نا محرم اجازه خندیدن و گفت و شنود دارد یا نه؟ زن بگیرد یا شوهر کند؟ و...
معاویه هرچه فکر کرد نتوانست جوابی ارائه دهد و لذا او از شام به سوی کوفه روان شد، و به خدمت حضرت امیر علیه السلام رسید و سؤال خود را مطرح کرد
حضرت به وی فرمود: بایست و به دیوار بول کن، گفت: نمی توانم، ادرارم فرو می ریزد. حضرت فرمود: حکم زن داری. او وقتی به شام آمد نزد معاویه رفت و به وی تمسخر نمود. گفتند: چرا چنین می کنی؟ گفت: معاویه مسئله ای را که به بول کردن حل می شود نتوانست حل کند
منبع : اخلاق در قرآن و سنت حاوی یکصد مبحث اخلاقی، ج 2، ص: 382؛ غضنفری، علی